onlylena  Mon guestbook (85) Signer guestbook

Pages visitees:< Previous 1 2 3 4 5 Next > 
sepehr00
13 years ago
ﺁﺩﻡ ﻫـﺎ ﻣﯽ ﺁﯾﻨـﺪﺯﻧـﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨـﺪﻣﯽ ﻣﯿـﺮﻧـﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻭﻧـﺪ ...ﺍﻣـﺎ ﻓـﺎﺟﻌـﻪ ﯼ ﺯﻧـﺪﮔﯽ ِ ﺗــﻮﺁﻥ ﻫـﻨﮕـﺎﻡ ﺁﻏـﺎﺯ ﻣﯽ ﺷـﻮﺩﮐـﻪﺁﺩﻣﯽ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺍﻣــﺎ ﻧـﻤﯽﻣﯿـﺮﺩ!ﻣـﯽ ﻣـــﺎﻧــﺪﻭ ﻧﺒـﻮﺩﻧـﺶ ﺩﺭ ﺑـﻮﺩﻥ ِ ﺗـﻮﭼﻨـﺎﻥ ﺗـﻪ ﻧـﺸﯿـﻦ ﻣﯽ ﺷـﻮﺩﮐـﻪ ﺗـــﻮ ﻣﯽ ﻣﯿـﺮﯼﺩﺭ ﺣﺎﻟـﯽ ﮐـﻪ ﺯﻧــﺪﻩ ﺍﯼ ...* * * * * * * * * * * * * * ** * *
moka93
13 years ago
sepehr00
13 years ago
———
دلتنگیهایم از دوری توست ، تو که در آن غروب جدایی تنها ، مسافر جاده ها شدی و کوله بارت را پر از یاس های سپید کردی تا بهای هنگفت عشق را بپردازی و عاشقانه بازگردی ، من چشمانم را به امتداد جاده دوخته ام ، می دانم که روزی خواهی آمد ، آن روز کهعشق نایاب ترین عنصر زندگی انسانهاست.
sepehr00
13 years ago
دعا می کنم غرق باران شوی
چو بوی خوش یاس و ریحان شوی
چو یاران مهدی شمارش کنند
دعا می کنم جزء یاران شوی
(تشکر از آبشار)
دعا میکنم غرق باران شوی
چو بوی خوش یاس و ریحان شوی
دعا میکنم در زمستان عشق
بهاری ترین فصل ایمان شوی
sepehr00
13 years ago
بر درت می آمدم هر شب مرا وا میزدی / گفتمت نامهربانی دم ز حاشا میزدی / دیدمت یک شب به دریا خیره بودی تا سحر/ کاش دریای تو بودم دل به دریا میزدی.
sepehr00
13 years ago
———
تو را در عین دوری دوست دارم ٬ تو را با این صبوری دوست دارم
گل نرگس ٬ گل جاوید ایام ٬ تو را صد سالنوری دوست دارم . . .
———————————————
sepehr00
13 years ago
———
آموخته ام … که گاهی تمام چیزهایی کهیک نفر می خواهد،
فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی . . .
sepehr00
13 years ago
ﺁﻣﺪ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻭ ﻋﯿﺪ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ /ﻗﻔﻞ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺁﻥ ﮐﻠﯿﺪ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ ﺁﻣﺪﺭﻣﻀﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺩﻝ / ﻭ ﺁﻥ ﮐﺲ ﮐﻪﺩﻝ ﺁﻓﺮﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ . . . ﻋﺎﺯﻡ ﯾﮏﺳﻔﺮﻡ ، ﺳﻔﺮﯼ ﺩﻭﺭ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏﺳﻔﺮﯼ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻣﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ، ﻣﺪﺗﯽﻫﺴﺖ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭﺍﻣﯿﺪﻡ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ ﺍﻭﺳﺖ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﯿﺪﻥﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ ، ﻣﺎﻩ ﺑﺎﺭﺵ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺣﻤﺖﺍﻟﻬﯽ ﻣﺒﺎﺭﮎ*********
sepehr00
13 years ago
ﺑﺮﺍﯾﺖ ﯾﮏ ﺑﻐﻞ ﮔﻨﺪﻡ ، ﺩﻟﯽ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ . ﺑﺮﺍﯾﺖ ﭼﺸﻤﻪ ﺁﺑﯽ ، ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻋﻤﺮ ﺧﻀﺮﯾﺎﺑﯽ . ﺑﺮﺍﯾﺖ ﯾﮏ ﺑﻐﻞ ﻣﺮﯾﻢ ، ﮐﻪ ﻣﺴﺖ ﺍﺯﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﻫﺮﺩﻡ . ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻗﺪﺭﺕ ﺁﺭﺵ ، ﮐﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺭﺍ ﺯﻧﯽ ﺁﺗﺶ . ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺳﻔﺮﻩ ﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ، ﺣﻼﻝ ﻭ ﭘﺎﮎ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ .ﺑﺮﺍﯾﺖ ﯾﮏ ﻏﺰﻝ ﺍﺣﺴﺎﺱ ،ﺩﻭﺑﯿﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﻋﻄﺮﯾﺎﺱ .. ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺴﺖ ، ﺻﻤﻴﻤﺎﻧﻪ ﺩﻋﺎﻛﺮدﻡ ..... ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
tn3l
13 years ago

حیف از اون خاطره هایخوبمون
که فقط تو حد یک خاطره موند
راه ما از همدیگه جدا شده
سرنوشت مارو به دنبالش کشوند

یه روز از همین روزای بیکسی
تو تنت یه پیرهن مشکی میشم
تو میای به عکس من خیره میشی
تو چشات یه قطره ی اشکی میشم
یه روز از همین روزای بیکسی
مثل دریا تو خودم اروم میشم
تو میای رو قبر من گل میذاری
من دیگه برای تو تموم میشم




">http://fsb.zedge.net/content/4/2/5/1/1-3490930-4251-t.jpg" border="0"/>


sepehr00
13 years ago
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻋﺰﯾﺰﯼ ﮐﻪ ﺍﯾﻦﻣﮑﺘﻮﺏﺭﺍﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﻭ ﺭﺍﺑﺮﺑﺎﻝﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﺶ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺍﺭ؛ﺑﺎﺭﺍﻟﻬﺎ ﺍﻭﺭﺍﺩﺭﯾﺎﺏ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽﻟﺤﻈﺎﺕ؛ ﻣﺒﺎﺩﺍﺧﺴﺘﻪﺷﻮﺩ!ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﻮﺩ!!ﻭ ﯾﺎ ﻏﻢﺑﺒﯿﻨﺪ !! ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺳﺮﺷﺎﺭﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﻦﻭﺁﻧﭽﻪﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥﻋﻄﺎ ﻣﯿﮑﻨﯽﺑﻪﺍﻭﻋﻄﺎ ﮐﻦ(.ﺁﻣﯿﻦ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ )¤¤¤¤¤¤
sepehr00
13 years ago
ﮐﺎﻓﺮ ﻋﺸﻘﻢ ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺑﺖ ﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻣﻦ ﮔﻠﯽ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ .... ﻧﻤﯿﮕﻢ ﺩﻟﻢ ﺍﺳﯿﺮﻩ ﻧﻤﯿﮕﻢ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﮔﯿﺮﻩ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﻢ ﺍﮔﻪ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﺩﻟﻢ ﺍﺯ ﻏﺼﻪ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ ........ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﯿﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﺩﻡ ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻦ ﺩﻝ ﺑﻪ ﮐﯽ ﺩﺍﺩﻡ .ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﮐﺲ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩﻡ .ﺩﻟﻢ ﺷﯿﺸﻪ .ﺩﻟﺶ ﺳﻨﮕﻪ .ﻭﺍﺳﻪ ﺳﻨﮕﻪ ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮕﻪ ...... ﺍﺭﺍﻣﺶ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ : ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻪ ﺩﻟﺖ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﮔﺮﻡ ﺩﺍﺭﯼ ....... ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍﻩ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ؟ ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻮﺗﮕﻪ ﺩﻭﺳﺖ! ﮔﻔﺘﻢ ﺗﻮ ﻣﮕﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺑﯿﻦ ﺩﻝ ﻭ ﺍﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﻣﻨﺰﻝ ﺍﻭﺳﺖ ......
sepehr00
13 years ago
فقط تحملم کن




آفرينش

خداوند وقتي بندگانش را مي آفريد
....با پري از مرغ پر طلا
....با قلم نوك طلا
بروي پيشانيشان نوشت قصه ي خوب سرنوشت
اما نوبت به ما كه رسيد
....مرغ پر طلا پريد
....قلم نوك طلا شكست
و خداوند پري از مرغ غم گرفت و بروي پيشانيم نوشت قصه ي تلخ سرنوشت

سر نوشت را نتوان از سرنوشت
sepehr00
13 years ago
با آنکه در تبسم مهر تو یافتم
ذوق گناه را ،
اما
همیشه ، زمزمه واری است بر لبم :
- کای عشق،
پیش از آنکه تو خاکسترم کنی،
ای کاش می شناختم از راه ، چاه را !!!

اينم بخاطر مسافر که ......

sepehr00
13 years ago
دنيا كه شروع شد زنجير نداشت خدا دنياي بي زنجير آفريد . آدم بود كه رنجير را ساخت و شيطان كمكش كرد . دل زنجير شد عشق زنجير شد و دنيا پر از رنجير شد و آدمها همه ديوانه زنجيري . خدا دنياي بي زنجير مي خواست نام دنياي بي زنجير اما بهشت است .
امتحان آدم همينجا بود دستان شيطان از زنجير پر بود . خدا گفت زنجيرت را پاره كن . شايد نام زنجير تو عشق است .
يك نفر زنجيرش را پاره كرد . نامش را مجنون گذاشتند . مجنون اما نه ديوانه بود و نه زنجيري . اين نام را شيطان بر او گذاشت . شيطان آدم را در زنجير مي خواست . ليلي مجنون را بي زنجير مي خواست . ليلي مي دانست خدا چه مي خواهد . ليلي كمك كرد تا مجنون زنجيرش را پاره كند . ليلي زنجير نبود ليلي نمي خواست زنجير باشد .
ليلي ماند زيرا ليلي نام ديگر آزادي است.
sepehr00
13 years ago
دنيا كه شروع شد زنجير نداشت خدا دنياي بي زنجير آفريد . آدم بود كه رنجير را ساخت و شيطان كمكش كرد . دل زنجير شد عشق زنجير شد و دنيا پر از رنجير شد و آدمها همه ديوانه زنجيري . خدا دنياي بي زنجير مي خواست نام دنياي بي زنجير اما بهشت است .
امتحان آدم همينجا بود دستان شيطان از زنجير پر بود . خدا گفت زنجيرت را پاره كن . شايد نام زنجير تو عشق است .
يك نفر زنجيرش را پاره كرد . نامش را مجنون گذاشتند . مجنون اما نه ديوانه بود و نه زنجيري . اين نام را شيطان بر او گذاشت . شيطان آدم را در زنجير مي خواست . ليلي مجنون را بي زنجير مي خواست . ليلي مي دانست خدا چه مي خواهد . ليلي كمك كرد تا مجنون زنجيرش را پاره كند . ليلي زنجير نبود ليلي نمي خواست زنجير باشد .
ليلي ماند زيرا ليلي نام ديگر آزادي است.
sepehr00
13 years ago
به اونی که خیلی دوستش دارم
آمدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد / عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد

آمدم تا از سر دلتنگی ام گریه تلخی در آغوشت کنم اما نشد

نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم سعی کردم فراموشت کنم اما نشد . . .


sepehr00
13 years ago
sepehr00
13 years ago
to age baz koni panjareyi samte delat mitavan goft ke man chelcheleye lale toam mele yek poupake sarm zade dar baresh barf sakht mohtaj be garmaye toam
sepehr00
13 years ago
to mesle oun gole sorkhi ke gozashtam laye daftar mesle taghdir mesle ghesmat mesle almasi ke hichki vase oun nazashte ghimat
Pages visitees:< Previous 1 2 3 4 5 Next > 
Nous Contacter. | Blog | Translation | Conditions d'utilisation | Respect de la vie prive

沪ICP备06061508号
Copyright © 2006 OwnSkin.com    
-
Loading content
There is a problem with loading the content.